روابط عمومی مرکز بهداشت شرق تهران
گفتگو با رئیس مرکز بهداشت شرق تهران به مناسبت هفته ملی جمعیت
درباره مسائل جمعیتی مانند میزان باروری، افزایش جمعیت سالمندان و سیاستهای جمعیتی با دکتر امیر علی فریدونفر ، رئیس مرکز بهداشت شرق تهران گفتوگوی کوتاهی انجام دادهایم که میخوانید.
گفتگو با رئیس مرکز بهداشت شرق تهران به مناسبت هفته ملی جمعیت
درباره مسائل جمعیتی مانند میزان باروری، افزایش جمعیت سالمندان و سیاستهای جمعیتی با دکتر امیر علی فریدونفر ، رئیس مرکز بهداشت شرق تهران گفتوگوی کوتاهی انجام دادهایم که میخوانید.
وضعیت هرم سنی جمعیت ایران چگونه است؟
درست است كه هم اکنون هرم سني کشور سالخورده شده و تبعاتي هم دارد بازهم الان كشور ما بهترين موقعيت را بين كشورهاي منطقه دارد؛ نكته این است كه بايد مسئولان توجه جدي به نیروی انسانی بالقوه داشته باشند. از طرف ديگر درصد جمعيت سالخورده و بالاي 65 ساله درصد بالايي نيست، ولي به سمت سالخوردگي پيش ميرويم. اكنون حدود ششدرصد جمعيت ايران بالاي 65سال سن دارند اما تا زماني كه اين ميزان به بالاي 12درصد نرسد، جمعيت ايران، جمعيت سالخورده محسوب نميشود. از هم اكنون بايد براي دو يا سه دهه آينده فكر كرده و سياستهاي سالخوردگي تدوين كنيم تا بتوانيم نيازهاي چند سال آينده جمعيت سالخورده كشور را تأمين كنيم. معمولاً هزينههاي نگهداري جمعيت سالخورده به مراتب بيشتر از يك جمعيت جوان است.
روند هرم سنی ایران به شکلی است که جمعيت كشورمان در سال های آتی سالخورده خواهد شد. از هماكنون بايد سياستها در اين باره براي سالهاي آتي تدوين شود؛ اگر ميخواهيم افزايش جمعيت داشته باشيم، بايد سياستهاي ما كاملا تعريف شده باشد. در برههاي از زمان مدارس كشور سه يا چهارشيفته بود و دليل آن هم پديده تورم جواني بود كه طي سالهاي 55 تا حدود 70 اتفاق افتاد. آيا اكنون هم مشكل مدارس چندشيفته وجود دارد؟ مشكل مدارس چندشيفته پدیده تورم جوانی به دانشگاهها و مجموعههاي آموزش عالي كشور در دهه های بعدی منتقل شدو. چند سال پيش براي حل اين مشكل شروع كرديم به تاسیس واحدهاي دانشگاهي در شهرهاي مختلف كشور، اما هيچ وقت بررسي نكرديم كه راهاندازي واحدهاي دانشگاهي در شهرهاي كوچك موجب تغيير فرهنگ، سبك زندگي و نگرش مردم ميشود. همه اين تبعات فرهنگي و اجتماعي، نتيجه پديده تورم جواني طي سالهاي 55 تا70 بود.
بنابراین بايد براي مسائل جمعيتي سياستهاي كاملا شفاف و كارشناسي داشته باشيم. امروز سياستهاي دو دهه آينده خود را اعلام كنيم، پيشبيني دقيقي از سياستهاي 20 سال آينده خود داشته باشيم، بدانيم به چه تعداد مهدكودك، پيشدبستاني، مدرسه و مركز آموزش عالي نياز داريم و بالاتر از همه اينها، چه تعداد مركز نگهداري سالمندان مورد نياز است.
حتي اگر بخواهيم جمعيت را افزایش دهیم باز هم بخشي از جمعيت سالخوردهاند و بايد دراينباره سياست مدون وجود داشته باشیم. اكنون نياز جمعي به سراي سالمندان شكل نگرفته اما نياز به مدارس غيردولتي شكل گرفته است. این نیاز برآورده نشده در زمان شکل گیری می تواند باعث تقاضای زیاد باشد و روزي پيش ميآيد كه بسياري از مراکز دنبال تأسيس سراي سالمندان مانند مدارس دولتي، نيمهدولتي و غيرانتفاغی باشند.
دکتر از صحبتهاي شما به اين نتيجه ميرسيم كه طي حدود دو دهه آينده با بحران سالمندي روبهرو خواهيم شد؟
- بله، طي دو دهه آينده ما با بحران سالمندي جمعيت روبرو خواهیم شد، اما بحران سالمندي كه در ژاپن است با كشور ما كاملا متفاوت است، دليل آن هم اختلافات اجتماعي و بهويژه فرهنگي ژاپن با كشور ماست. سبک زندگی ایرانیان متفاوت از سایر کشورهاست. ما هنوز هم يك جامعه در حالگذار هستيم و پدران و مادران از فرزندانشان انتظار دارند به آنها سركشي كنند، البته اين روابط تا حدودي كمرنگ شده اما وجود دارد. رفتار سالخوردگان در 20سال آينده را به روشنی نميتوان اكنون پيشبيني كرد، بايد اين اتفاق بيفتد و ببينيم رفتار سالخوردگان چگونه است.
چند دهه طول کشید تا توانستيم نگرش مردم را نسبت به باروري تغيير دهيم كه اغلب هم با اعمال سياستهاي غيرمستقيم بود، از هماكنون بايد براي 20 تا 30سال آينده سالخوردگان برنامهريزي داشته باشيم.
ما يكبار پديده تورم جواني را تجربه كردهايم، ميدانيم چه پيشنيازهايي براي عبور از آن نياز داريم ولي چون سالخوردگي را تجربه نكردهايم، نمی توانیم پیش نیازها را به درستی تشخیص داده و برای آن برنامه ریزی کنیم.
چند درصد از زوجین ایرانی نابارور هستند؟
براساس مطالعات پژوهشكده باروری و ناباروری 2/20درصد زوجین ایرانی نابارور هستند، یعنی یكپنجم افرادی كه حالت بالقوه برای باروری دارند نمی توانند بنا به دلایل متعددی به حالت بالفعل باروری برسند، این موضوع روی قاعده هرم جمعیتی تأثیر میگذارد و آنرا یكپنجم كوچكتر میكند. میزان ناباروری در ایران بالاتر از استاندارد جهانی است. استاندارد جهانی 12تا 15 درصد است و در انگلستان این میزان 7 درصد است. این درحالی است كه بیمه ناباروری در ایران جزو بیمههای لوكس محسوب میشود. اگر ما میخواهیم سیاست های افزایش جمعیت داشته باشیم باید برای این 20درصد كه نابارور هستند برنامه جدی داشته باشیم.
درباره سیاستهای تشویقی جمعیتی نیز توضیح دهید.
درباره جمعیت چند نظر عمده وجود دارد که عبارتند از طرفداران و مخالفین افزایش جمعیت، طرفداران ثبات جمعیت و طرفداران حد متناسب جمعیت.
نکته جالب این که 12 استان درصد رشد سالانه آنها کمتر از یک و تنها 4 استان بالای 2 است.
نكته مهم در این زمینه این است که ، تا امروز هیچ سیاست جمعیتی روشنی نداشتهایم، سیاست جمعیتی ما تنها در قالب باروری سالم بوده است، تنظیم خانواده هم در ذهن اکثریت یعنی كاهش باروری، درحالیكه كلیت تنظیم خانواده فقط این نیست، سالیان سال آنچه در ایران از تنظیم خانواده اجرا شد كاهش باروری بود و خوب چند سالی هم هست که در خصوص افزایش باروری و ثبات و افزایش جمعیت داریم کار می کنیم.
سیاست تنظیم خانواده را نیز نمیتوان برای همه استانهای كشور بهطور یكسان تجویز كرد. اكنون مراکز بهداشتی میتوانند برای اجرای سیاستهای جدید تشویق جمعیتی اقدام كنند وخانواده ها را به فرزند دار شدن و خروج از تک فرزند هدایت کنند. و البته این مستلزم مرتفع شدن دغ دغه های رفاهی و تأمین نیازهای اولیه خانواده ها توسط مسئولان سطوح عالی کشور است تا ما در مراکز بهداشتی راحت تر بتوانیم مروج سیاستهای جدید باشیم. تا بعد خانوار افزایش یابد. البته سیاستهای جمعیتی نباید در همه مناطق كشور یكسان باشد. برای مثال سیاستی كه برای مناطقی همچون تهران و گیلان اعمال میشود نباید با مناطقی همچون سیستان و بلوچستان و بوشهر مشترك باشد.
پس نمیتوان سیاستهای جمعیتی مشتركی برای همه مناطق كشور تجویز كرد، زیرا میزان باروری در این مناطق تفاوت دارد، ما باید برای هر منطقه سیاست جمعیتی خاصی داشته باشیم. در سیاستهای جمعیتی باید همه شاخصها مانند تراکم حسابی، زیستی، اقتصادی و ... درنظر گرفته شود.
تاكنون استانها براساس شاخص های جمعیتی دستهبندی و بررسی نشدهاند که در این قالب بتوان سیاست های جمعیتی متناسب با این شاخص ها را برای آنها تدوین کرد. در صورت انجام این كار میتوان برای استانهایی كه در یك گروه قرار میگیرند، یك سیاست جمعیتی واحد تدوین و اعمال کرد. ممكن است سیاستهای جمعیتی در یك منطقه افزایشی و در منطقه دیگری کاهشی باشد یا در منطقهای دیگر ثبات و یا حد متناسب باشد.
در ایران اجرای سیاستهای مستقیم جمعیتی تأثیرگذار بوده یا سیاستهای غیرمستقیم؟
سیاستهای غیرمستقیم تأثیرگذار بوده است. طی سال های اخیر نوشته های زیادی بر روی دیوار با مضمون فرزند آوری ، و یا برنامه های مراکز بهداشت به طور مستقیم در حال تبلیغ فرزند دارشدن بوده اند. این موارد و موارد مشابه جزء سیاست های مستقیم بودند اما سیاست های غیر مستقیم و تا حدود زیادی ناخواسته این بود که شهروندان با انبوهی از فیلمها و سریالهای تلویزیونی روبهرو بوده اند و هستند، كه خانواده موفق را خانواده ای نشان می دهند که دو بچه دارد. کناب های درسی مدارس تصاویری از خانواده ای تصویر می کشد که پدر و مادر را در کنار یک فرزند پسر و یک فرزند دختر نشان می دهد و بعد خانواده را چهار نفر تبلیغ میكند. مثال بارز کتاب تعلیمات اجتماعی است که در چنین شرایطی و آن چه رسانه به تصویر می کشد و آموزش داده می شود، این است که خانواده موفق، خانوادهای است كه یك یا نهایتاً دو بچه دارد. حتی سریال ها هم در جهت شكستن خانواده پرجمعیت و گسترده حركت می کنند که البته این باید برعکس باشد. . وقتی سخن از افزایش جمعیت هست پس سریال ها و فیلم های آموزشی ما هم باید در همین راستا حرکت کنند.
یکی دیگر از عوامل غیر مستقیم و شاید اصلی ترین عامل، ادامه تحصیل دختران است و به طبع آن مادران تحصیلکرده خود یکی از مهمترین عوامل کاهش باروری بوده است. همیشه بین میزان تحصیلات و رفتار باروری رابطه معکوس و منفی برقرار بوده و زنان باسواد تمایل بیشتری به استفاده از وسایل تنظیم خانواده دارند.
آمار ارائه شده از سوی مركز آمار در سالهای گذشته بیانگر آن است كه در ايران خانواده بهسوی تك فرزندی حركت میكند و البته در حال حاضر با توجه به ساختار سنی شاید این موضوع فعلاً گمراهكننده باشد و امكان دارد هنوز خانواده های 3 نفره (چون اکثریت در اوایل زندگی هستند) به سمت خانوادههای چهارنفره تغییر ذائقه دهند.
برخی سیاستها هم ممکن است نانوشته باشند. مثلا در سال 1355حدود 30درصد جمعیت كشور در شهرها زندگی میكردند و 70درصد در روستاها اما اكنون برعكس شده، حدود 72درصد جمعیت شهری و 28درصد هم روستایی شدهاند
رفتار باروري در شهرها با روستاها تفاوت دارد. یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار پدیده مهاجرت و تاثیر آن بر رفتار باروری بوده است.
آیا در آینده رشد جمعیت ایران منفی خواهد بود؟
بر اساس اطلاعات پايه جمعيت كشور درآخرین سرشماري ، مطالعات و پيش بيني ها نشان داده نرخ رشد جمعيت تا سال 1405 به 98/0 درصد خواهد رسيد.
همچنین بر اساس مطالعات انجام شده در زمينه گشتاور رشد جمعيت، اگر ديدگاه كي فيتز را بپذيريم جمعيت كشور تا سال 1420 رشد مثبتي دارد و اگر ديدگاه پرستون را بپذيريم اين وضعيت تا سال 1410 ادامه خواهد داشت. نتايج پيش بيني جمعيت نيز بيانگر آنست كه تا سال 1405 جمعيت كشور رشد مثبتي دارد. بنابراین در مورد پدیده های جمعیتی و افزایش جمعیت زیاد جای نگرانی نیست. اما مسئله نگران کننده قطع و کم شدن بودجه های بهداشتی در زمینه باروری و بهداشت خانواده می باشد. اتفاقاً اگر سیاست های بهداشتی به دنبال افزایش موالید و رشد جمعیت هستند باید بودجه مراکز بهداشتی افزایش یابد تا از این طریق نگرش به رفتار باروری تغییر پیدا کند و این تغییر نگرش در مورد بعد خانوار و رفتار باروری لازمه اش سرمایه گذاری بیش از گذشته است. سال ها طول کشید تا نگرش به رفتار باروری تغییر کند بنابراین تغییر مجدد این نگرش مشکل تر از گذشته خواهد بود و زمان بیشتری را طلب می کند. موفقیت گذشته ایران در حدی بود که برخي كشورها دنبال اجراي سياستهاي جمعيتي ايران هستند، چرا؟، بسياري از كشورها دنبال الگوي جمعيتي ايران هستند، الگوي ايران، الگوي بسيار موفقي برای کشورهای در حال توسعه و حتی توسعه یافته در دنيا بود. امیدواریم سیاست های جدید جمعیتی با برنامه ریزی بهتر و منسجم تر بتوانند در آینده نیز الگوی موفق تری را از ایران در دنیا به نمایش بگذارد.
به هر حال در پایان تاکید می کنم ارزیابی بنده از رشد منفی جمعیت، منفی می باشد و شرایط خاص جمعیتی کشور می طلبد که تجدید نظر و بازنگری به سیاست های جمعیتی داشته باشیم.
. باید از الان به فکر آینده جمعیتی ایران بود و برای این آینده که به زودی فرا می رسد از هم اکنون برنامه ریزی کرد. چشم انداز جمعیتی کشور باید قبل از هر برنامه ی توسعه ای طراحی و ترسیم گردد که این چشم انداز بتواند نقشه راه آینده برای تصمیم گیری و سیاستگذاری باشد.